دل پاکت رو باد نبره ابجی
قدیم ترها برایمان خیلی عجیب بود اگر كسی مانتو اش یك وجب بالاتر از زانو اش آمده بود
دختری كه چندبار از محل خاصی عبور می كرد حرف پشت سرش زیاد بود
این زمان ها گذشت..!
اوایل مد شدن ساپورت،حتی خانمها با چشمانی متعجب به یك وجب پای ساپورت پوشیده خیره میشدند
و ابراز نگرانی و تاسف می كردند…كمی كه گذشت خودشان هم به پا كردند!!
شاید می خواستند از زنان دیگر جا نمانند تا مبادا چشم و دل همسرانشان را دختری دیگر برباید!
مدتی بعد چهره های عجیب و غریبی ظهور كردند..
اكنون زن ایرانی در تمام شبكه های اجتماعی ظاهری نیمه برهنه دارد
، با آرایشی زیاد برای همه دلبری می كند…
كامنت هارا كه می خوانی دلت می خواهد دیگر زنده نباشی!
زن ایرانی خودش را در نگاه دیگران به وسیله خوشگذرانی تبدیل كرده است
حالا مانتو كه هیچ شنل میپوشد…بلیز كه نه نیم تنه میپوشد
چندین و چند رفیق مذكر دارد،با هر آدم و نا آدمی گرم عیش و لذت میشود
یادش بخیر نسل مادر های عفیف ایرانی!
هر گاه صحبت از دین و حجاب می شود می گوید به شما مربوط نیست!
تو دل مردی را میربایی كه شاید تمام زندگی یك زن است چگونه این اتفاق به دیگران مربوط نیست؟
میگوید مردان نبینند من هرجور كه می خواهم لباس میپوشم!
اما تو تغییر دهنده ی ذات بشر نیستی تنها می توانی خودت را تغییر دهی…
میگوید دلم پاك است و حجاب لازم نیست!
عزیزم همین حوالی دل پاكت را هم باد برد ،مراقب باش خودت را نبرد…:)
.
.
.
دوستان عزیزشما برای رهایی جامعه از بی بندوباری چه نظری دارید؟